اگر مقالات و آموزشهای قبلی ما در سایت مسیرموفقیت را دنبال کرده باشید میدانید که مبنای کار ما در شخصیت شناسی و کشف تیپهای شخصیتی، بر اساس روش میرز-بریگز است که در اصطلاح آن را MBTI مینامیم.
در MBTI افراد در رابطه با سبکِ زندگی به دو گروه منظم (J) و منعطف (P) تقسیم میشوند که هرکدام از این گروهها خصوصیات ویژهای دارند و بر اساس این خصوصیات سبک زندگی متفاوت و مختص به خود را دارا هستند.
در این مقاله میخواهیم یک خصوصیت ویژه در منظمها را بررسی کنیم.
منظمها بهشدت مسئولیتپذیر هستند و اگر مسئولیتی به آنها سپرده شود به نحو احسن انجام داده و به پایان میرسانند و برای آنها بهشدت مهم است که تمام تلاش خود را در جهت انجام آن بکار گیرند.
و همینطور برای آنها بسیار مهم است که اگر مسئولیتی را به فردی میسپارند آن فرد در انجام آن مسئولیت کوتاهی نکرده و آن را بهخوبی انجام دهد و اگر ببینند که فردی که به او مسئولیت سپردهاند در انجام آن کوتاهی میکند، بهشدت ناراحت میشوند و حتی ممکن است اعتراض کنند.
شاید در وهله اول این خصیصه، یک خصیصه مثبت برداشت شود که تا حد زیادی اینگونه نیز هست؛ ولی زمانی روی منفی این ویژگی نمایان میشود که فرد با ترجیح منظم افراطی عمل کند و یا این خصیصه در او بسیار درجه بالایی داشته باشد. آن موقع است که مشکلات زیادی هم برای خود فرد منظم و هم اطرافیان او ایجاد میشود که به بیان آنها میپردازیم و در ادامه این بحث چند راهکار عملی برای کنترل این مشکل به افراد با ترجیح منظم و با خصیصه مسئولیتپذیری افراطی توصیه میکنیم.
مشکلات مسئولیتپذیری افراطی:
فرض کنید خانمی که به همسرش اجازه نمیدهد که برگههای مهمی که قرار است تحویل دهند و مربوط به هردوی آنها و کل خانواده است را تکمیل کند و این مسئولیت را به او نمیسپارد چه حس بدی در همسرش ایجاد میکند.
این حس کمکم به حس بیاعتمادی تبدیلشده و اگر جلوی این رفتار گرفته نشود در درازمدت تبدیل به یک معضل جدید و کدورت بزرگ میشود.
یا مادری را در نظر بگیرید که هیچ کاری را به عهده فرزندانش نمیگذارد حتی کارهای کوچک و شخصی آنها مثل مرتب کردن اتاق یا جمعکردن کیف مدرسه، زیرا نگران این است که نکند فرزندانش بهخوبی از عهده این مسئولیت برنیایند پس ترجیح میدهد که خود جای آنها این کارها را نیز انجام دهد.
و اما حل مشکل مسئولیتپذیری افراطی:
مهمترین نکته در حل مشکل مسئولیتپذیری افراطی این است که خود فرد به این مشکل آگاه باشد و بپذیرد خصوصیتی که در اصل جزء خصایص مثبت است در او تبدیل به نقیصه و رفتار منفی شده است که ادامه این رفتار برای او، اطرافیان و همکارانش مطلوب نیست و باعث سوءتفاهمهای فراوان و دوری و درنهایت تقویت حس بیاعتمادی میشود و هر چه زودتر باید برای رفع آن اقدام کند.
حال با در نظر گرفتن این نکته توجه داشته باشید که اگر وظیفهای را به کسی محول میکنیم او نیز حس مسئولیتپذیری را دارد و اگر عمدی در کار نباشد، حتماً وظیفهاش را بهخوبی انجام میدهد. این نکته شاید مقدار زیادی از دغدغهها و نگرانیهای ما را کم کند و خیال ما را تا حدی راحت کند.
این روش چند حسن دارد؛
اول اینکه خیالمان از انجام امور مطابق با استاندارهای ما راحت است، در ضمن برای کاهش حس مسئولیتپذیری افراطی تمرین کردهایم، وقتمان را برای انجام امور دیگر تا حد زیادی آزاد نمودهایم و در آخر به دیگران حس اعتمادبهنفس، آزادی انجام امور و شکوفایی خلاقیت دادهایم و همچنین نشان دادهایم که به آنها اعتماد داریم.
همه خصوصیات و ترجیحات ما اگر تبدیل به یک تله شوند مطمئناً جلوی پیشرفت و لذت و ارتقای ما را میگیرند، اما اگر درست و بهاندازه و در جای مناسب استفاده شوند، تبدیل به پلههای نردبان برای رشد در مسیر موفقیت ما میشوند.
کیارش کاظمی
مدرس، مشاور و (کُچ) مربی
مدرس شخصیت شناسی (MBTi)